طراح اردوهای راهیان نور کیست ؟
...کجایند مردان بی ادعا
اینترنت که به وجود آمد، یک ابزار اختصاصی نبود، ما هم میتوانیم از آن استفاده بکنیم یعنی یک راه دو طرفه است. اگر دشمن می تواند از علوم ارتباطات و از پیشرفت ها و تازه های علمی این رشته استفاده کند، ما هم می توانیم استفاده کنیم.از همان شیوه هایی که ضلالت منتشر می کنند، ما استفاده می کنیم و هدایت را منتشر می کنیم. امام خامنه ای (مد ظله العالی) درباره ی ما سرباز ولی امر هستیم؛ در فضای مجازی و خارج از آن. ناصحان رحل خود بر جای دیگری بیفکنند! سر ما و قدم اوست که وصی امام عشق است و نایب امام زمان (عج). برای یاری دین خدا به بدر و احد و حنین و صفین و کربلا و این آخری، جبهه روح خدا، نرسیدیم اما اکنون بسیجی خاکسار امام خامنه‌ای (روحی فداه) هستیم. قلم بخواهد، قلم می‌زنیم؛ شمشیر بخواهد، شمشیر. سکوت بخواهد مطیعیم؛ فریاد بخواهد، مطیع. سوز جانبازی برای آرمان اسلام و انقلاب اسلامی را سالهاست که در سینه پرورانده‌ایم و علم کامل داریم که برای پایداری انقلاب اسلامی بسوی کربلای خود رهسپار خواهیم شد. از دنیا هیچ نمی‌خواهیم جز اینکه به پر و پای ما نپیچد؛ حزب الله در میان دنیاداران با همان مشکلی روبروست که هزار و چهارصد سال است اولیای خدا با آن روبرو هستند. دیگر اینکه سید شهیدان اهل قلم فرمود: هر کس می‌خواهد ما را بشناسد داستان کربلا را بخواند.

مطالب وبلاگ را چگونه ارزیابی میکنید؟

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 13
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 210
بازدید ماه : 1445
بازدید کل : 51906
تعداد مطالب : 298
تعداد نظرات : 86
تعداد آنلاین : 1


آمار مطالب

کل مطالب : 298
کل نظرات : 86

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 13
باردید دیروز : 0
بازدید هفته : 210
بازدید ماه : 1445
بازدید سال : 3809
بازدید کلی : 51906
طراح اردوهای راهیان نور کیست ؟

طراح اردوهای راهیان نور کیست ؟
برگزاری دعای عرفه در مرز خسروی که به یک سنت حسنه تبدیل شده است، نخستین بار در سال 1372 توسط سید آزادگان، مرحوم حجةالاسلام والمسلمین سید علی اکبر ابوترابی برگزار شده بود.


به گزارش مشرق به نقل از تابناک، ایشان با جمعیت اندکی با نیت باز شدن راه کربلا ـ که در آن سال‌ها هنوز بسته بود ـ و پیمودن مسیر زیارت با پای پیاده از تنگه مرصاد به مدت سه روز تا مرز خسروی پیاده ‌روی ‌کردند و صبح روز عرفه، دعا برگزار ‌کردند.



پس از چند سال و در عرفه سال 79 این جمعیت به دست ‌کم سیصد هزار نفر از سراسر کشور رسید که به صورت کاروانی و عمدتاً با هزینه شخصی خود را به این مکان می‌ رساندند.

پس از رحلت سید آزادگان، این مراسم با حضور آزادگان و جمعیت قابل توجهی از سراسر کشور و عمدتاً از استان کرمانشاه، همچنان زنده و پابرجاست.

سید آزادگان در گفتاری فرمود: «در ایام حج، حاجیان به قصد کعبه بیت‌الله الحرام قصد قربت می‌کنند و ما در این ایام به قصد زیارت کعبه دل‌ها، حسین‌بن‌علی (ع) رهسپار نزدیک ترین نطقه مرزی به کربلا می‌شویم».



آن بزرگوار پس از آزادی و به دعوت بعثه مقام معظم رهبری و اصرار آزادگان و دوستان یک بار به مکه معظمه مشرف شدند ولی با خود عهد کردند تا با پای پیاده حرم حسین بن علی را زیارت نکنند، بار دیگر به مکه مشرف نخواهند شد.

یادآور می‌شود پس از نمایان شدن تأثیر معنوی این دعا و پیاده‌ روی و کاروان‌های زیارتی سید آزادگان دیدار از مناطق جنگی و در نهایت اردوهای «راهیان نور» شکل جدی به خود گرفت و فراگیر شد.
+ نوشته شده در جمعه بیست و هشتم آبان 1389ساعت 19:52 توسط احمد مظفري | نظر بدهید
طلائیه با من سخن بگو
طلائيه محل شهادت سردار خيبر شهيد همت، برادران باكری و قطع شدن دست شهيد خرازی است و عملياتهای مهم بدر و خيبر در آن واقع شد اولين خاكی بود كه عراق گرفت و آخرين خاكی بود كه ول كرد!


قدم به قدم خاك طلائيه خون شهيدی ريخته شده و تو نميتوانی جايی قدم بگذاری و با اطمينان بگويی اينجا كسی شهيد نشده! پس خلع نعلين ميكنی و پابرهنه بر خاك مقدسی قدم مينهی كه فقط ملائكه می دانند آنجا شهيدان با خدا چه سودايی كردند...



طلائيه چه حس غريبی داری... دلم برايت تنگ می شود...

طلائيه!
با من سخن بگو و پرده از رازي بردار كه سالها تو و خداي تو شاهد آن بوده ايد.
طلائيه!
چقدر غمگيني. آن روز سرافراز و امروز سر به زيرانداخته اي. با كسي سخن نمي گويي و سكوت پيشه كرده اي. اما سكوت تو بالاترين فرياد است و خفتگان را بيدار مي كند و بيداري را در رگهاي انسانهاي به ظاهر زنده مي ريزد. اينجا همه از سكوت تو مي گويند و من از سكونتي كه در تو يافته ام و تا امروز چقدر از تو و نفس هاي طيبه ات، از تو و از رازهاي سر به مهرت، از تو و مردان بي ادعايت كه مس وجود را به طلاي ناب شهادت معامله كردند، دور بوده ام. چه احساس حقيري است در من كه توان شنيدن قصه هاي پرغصه ات را ندارم.
طلائيه!
مي گويند، اينجا جايي است كه شهيدان حسين وار جنگيده اند و من از بدو ورود به خاك پاكت، تشنگي را در تو ديده ام و انتظار اهالي خيام را به نظاره نشسته ام اينجا، چقدر بوي حنجره هاي سوخته مي آيد و چقدر دستها تشنه وفايند.
طلائيه!
من در اين سرزمين حتي به قمقمه هاي عطشان سلام مي دهم و سراغ عباس هاي تشنه لب را از آنان مي گيرم . مگر مي توان سالك عاشورا بود و تشنگي را فراموش كرد و از كنار حلق هاي شعله ور بي تفاوت گذشت.
طلائيه!
من با تمام وجود در تو جاري مي شوم تا در ميان نيزارها و نيزه شكسته ها، سرهاي ستاره گون برادرانم را به دامن گيرم و برايشان از زخم بگويم، از اسارت، از تنهايي، از غربت، از…



طلائيه!
از فراز همه روزهايي كه بر تو گذشت بر من ببار و تشنگي اين دل در كوير مانده را فرونشان. مي خواهم در تو جاري شوم، مي خواهم رمز شكفتن و پرواز را از تو بياموزم و بدانم بر شانه هاي زخمي تو چه دلهايي كه آشيان نكرده اند.
طلائيه!
مي گويند «همت» از همين نقطه آسماني شده است، عاشقي كه در پي ليلاي شهادت در بيابانهاي زخم خورده طلائيه مجنون شد. من امروز آمده ام ردپاي او را تا افق هاي بي نهايت و در امتداد عشق جست وجو كنم. اينجا عطر او لحظه ها را پركرده است و دستهايش هنوز مهرباني را منتشر مي كند.
طلائيه!
من از سكوت راز آلودت درسها آموخته ام! با من سخن بگو!!!
 


تعداد بازدید از این مطلب: 537
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:









عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود